آرامش

بسم الله الرحمن الرحیم

آرامش

بسم الله الرحمن الرحیم

آرامش ، داشتن یا نداشتن؟ مساله این است

حالا قبل از اینکه در مورد مسابقه حرف بزنیم بهتره که حرف تازه بزنیم. به قول شاعر  :

                  هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود

                  بگذرد از حد جهان بی حد و  اندازه  شود

تکرار حرف هایی که زده شده  بی فایده است مخصوصا که گوش خودم هم پره ! از وقتی که کوچک بودیم یاد گرفتیم از بزرگتر ها که واژه ای هست به اسم << آرامش >> و از اون طرف واژه ای  که خیلی طرفدار فدایی داره به اسم  << اعصاب نداشتن >> . هر وقت به قول خودمون اعصاب نداریم  معنی آرامش رو خوب حس می کنیم و همین طور جای خالی اون رو . آرامش از نگاه هر کس بالا خره یه جایی  با نگاه اطرافیانش تفاوت داره و در این مورد وجود آرامش همیشه لازمه ولی آیا واقعا  لازمه ؟  اگر لازمه  حتما شاعر دلش درد می کرده  که سروده  :

                      ما  زنده  به   آنیم   که  آرام  نگیریم  

                      موجیم که آسودگی ما عدم ماست

دنیا تا به حال روی خوش به کسی نشان نداده . خوشی های یک سال و دو سال و یک عمر هم اگر به کسی داده باشه بدون شک فقط یک عمر بوده و نه بیشتر . خوشی هایی که سهم انسان از اون ها فراموشی لحظه جدایی و خدا حافظی است  ، لحظه پایان مسابقه ،  لحظه مرگ . برای پیروزی و رسیدن به آرامش همیشگی ، آرامش داشتن  و حرکت روی فرش قرمز یعنی دیوانگی محض .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد